گزارشی از حضور خانه هدی در نمایشگاه بینالمللی صنایع دستی + تصویر
مرضیه حسنزهی یکی از زنان ساکن در جامعه محلی است که از ابتدای حضور بنیاد توسعه کارآفرینی در سیستان و بلوچستان در کنار ما قرار گرفت و حالا خود مدیرعامل خانههای هدی در این استان است. او به تازگی سفری به پرتغال داشته و در نمایشگاهی که توسط سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو) در شهر لیسبون برگزار شد، به عنوان یکی از نمایندگان خانه هدی شرکت کرده و حالا از تجربه حضور در یک عرصه بینالمللی برای ما میگوید:
به دعوت سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو)، در تاریخ ۸/۴/۱۴۰۱، تهران را از طریق فرودگاه امام خمینی به مقصد لیسبون پرتغال ترک کردیم. تمام هماهنگیها از قبیل گرفتن هتل و آژانس و غیره از پیش انجام شده بود و اینگونه سفر ما آغاز شد.
این سفر برای من که تا به حال از ایران خارج نشده بودم بسیار متفاوت بود. سفر به کشوری با فرهنگ و زبان متفاوت، برای من بسیار غیر منتظره و از طرفی بسیار جالب و پر از جذابیت بود.
در ابتدا از برنامه نمایشگاه و نحوه برگزاری آن اطلاع درستی نداشتیم اما با حضور در آنجا و شروع به کار، شرایط نمایشگاه و ماهیت تقابل فرهنگی آن برایم آشکار شد. قبل از این که به نمایشگاه فکر کنم دوست داشتم به یک سفر و گردش فکر کنم ولی وقتی وارد لیسبون شدم بیشتر به فکر نمایشگاه و فروش محصولات افتادم. نمایشگاه محل بسیار خوب و تمیزی بود. از کشورهای مختلف در نمایشگاه حضور داشتند و محصولات متنوع و زیادی وجود داشت. غرفه ما یکی از پربازدیدترینهای نمایشگاه بود که میتوانستیم محصولات بومی و اصیل سیستان و بلوچستان را ارائه دهیم. من انتظار فروش خیلی بالایی را داشتم. وقتی مستقر شدم دیدم فرهنگها خیلی متفاوت است و خیلیها این هنر را نمیشناختند و شاید نمیتوانستیم آنها را آگاه کنیم. در بحث فروش اول چیزی که نظر مشتری را جلب میکند معرفی کالا است که این برای ما سخت بود و دوستان مترجم را به زحمت میانداخت. آنها خیلی زحمت میکشیدند. به نظر من این یک تجربه بود که از هر محصول یک کاتالوگ ترجمه شده با عکس سوزندوزی را همراه داشته باشیم.
نکته بعدی اینکه باید اطلاعات داشته باشیم که رنگهای مورد علاقه کشوری که عازم آن هستیم، چیست؟ به نظر من مردم لیسبون فقط رنگهای روشن و سفید یا به قول ما رنگهای مات پوشیده بودند و به چیزهای خیلی شلوغ و رنگارنگ علاقهای نداشتند. بیشترین محصولاتی که فروش میرفت گوشواره و دستبند بود. بیشترین محصولاتی که خود من فروختم، دستبند، کیف، زیرلیوانی و گوشواره بود به اضافه دو عدد شال و یک عدد رومیزی و چهار متر نوار و چیزی حدود ۶۰۰ یورو فروش داشتم ولی اگر جای بیشتری داشتم، مثلاً یک میز ۱/۵ در ۱ متر، شاید حدود ۲۰۰۰ یورو فروش میداشتم چون با جای بسیار کمی که داشتم محصولاتم به نظر نمیآمد. به نظرم هر نفر باید یک میز در جلو و یک کمد برای دپو داشته باشد چون وقتی محصولات ما با هم قاطی میشد هیچکدام قیمت محصولات همدیگر را نمیدانستیم و وقتی مشتری سؤال میکرد و ما یکی یکی از هم میپرسیدیم، مشتری از دست میرفت.
ما باید تمام محصولاتمان را قیمتگذاری میکردیم تا یک نفر میتوانست برای همه بفروشد. یک گوشواره ۱۰ یورو بود و یکی دیگر ۲۰ یورو و برای مشتری سؤال پیش میآمد و ما به زحمت میتوانستیم توضیح بدهیم که مثلاً طرح یا نخ با همدیگر فرق میکند.
برای فروش در نمایشگاه تبلیغات خیلی تأثیر دارد. مثلاً به نظر خود من اگر امکانش بود یک بنر بزرگ که عکس یک زن سیستانی یا بلوچستانی با لباس محلی نصب میشد خیلی جالب به نظر میآمد و یا اینکه به صورت فیلم از صفحه مانیتور پخش میشد، خوب بود.
ما توانستیم با آدمهای مختلف از هر کشور آشنا شویم. من خودم با غرفه کوبا، تونس، سنگال، الجزایر و مراکش ارتباط برقرار کردم.
سفر از نظر آژانس، هتل و تفریح فوقالعاده بود. خانمها آزادیان و حسینی و آقای فلاح خیلی زحمت کشیدند و پا به پای ما دوندگی کردند. به نظر من اگر از این به بعد خواستند یک گروهی را ببرند، پیش از سفر با آنها راجع به کار گروهی صحبتی بشود تا مشکلاتی که مثلاً در منطقه یا استان وجود دارد به این گروه انتقال داده نشود. کسی نباید فکر کند که چون ما انتخاب شدهایم پس بهترینیم چون کسانی هستند که شاید از ما بهتر باشند ولی شناخته شده نیستند. اگر کسی از ما گله کرد باید به درستی جواب بدهیم چون ما بالاخره از یک استان و یک شهریم و باید هوای هم را داشته باشیم.
با تشکر از همه عزیزانی که ما را در این کار بزرگ همراهی کردند.
مرضیه حسینزهی