سازمانهای مردمنهاد و الگوی حضور در رسانههای اجتماعی
همزی: سازمانهای مردم نهاد مداوماً با گروههای ذینفع خود در ارتباط هستند، از آنهایی که جامعه هدف تأثیرگذاری سمن محسوب میشوند تا نیروهای داوطلب، کارشناسان و سیاستگذاران. این تنوع در ذینفعان باعث میشود که برقراری ارتباط با ایشان از مجرای رسانههای اجتماعی به امری مهم در ساختار روابطعمومی و بخش ارتباطات سمنها تبدیل شود و از این رو، داشتن یک الگوی مناسب برای سمنها در حوزه ارتباطات بسیار حائز اهمیت است.
سال گذشته، سه تن از چهرههای دانشگاهی در مقالهای با عنوان «ارائه الگوی مدیریت ذینفعان سازمانهای مردمنهاد در رسانههای اجتماعی» به این مسئله پرداختند. این پژوهش، همانطور که از عنوانش پیداست، به دنبال یافتن الگویی برای فعالیت سمنها در شبکههای مجازی است.
جامعه آماری این پژوهش از میان ذینفعان سمنها انتخاب و پرسشنامهها به صورت آنلاین توزیع شده است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد:
در ایران به دلیل موانع مختلف و محدودیتهای فیلترینگ، اینستاگرام اصلیترین رسانه اجتماعی مورد استفاده سمنها است و از دیگر رسانههای اجتماعی به صورت مکمل، با فاصله قابل تأملی بهرهگرفته میشود.
در این پژوهش، به نقل از اندیشمندی به نام لوئیس و همکارانش آمده سازمانهای مردم نهاد باید به طور استراتژیک و بر اساس انواع ذینفعانشان، کانالهای ارتباطی مختلفی تعریف کنند. آنها شش مدل ارتباطی را ترسیم میکنند: انتشار اطلاعات، درخواست مشارکت، مبادله، نیاز به دانستن، بازاریابی و انعطافپذیری
این پژوهش نشان میدهد که پنج شاخص از نتایج استراتژیهای ارتباطی سمنها به دست میآید: جذب داوطلب و افزایش کمکهای مردمی، افزایش اعتماد و وفاداری ذینفعان، ظرفیتسازی سازمانهای مردم نهاد، نظارت و کنترل و در نهایت توانمندسازی ذینفعان
شاخصهای سهگانه رسانههای اجتماعی برای سمنها نیز از این قبیل است: اطلاعرسانی، درخواست مشارکت و گروهسازی و بازاریابی
آنچه مشخص است، اغلب سمنها برای استفاده از رسانههای اجتماعی دچار سردرگمی در دوران گذار از ارتباطات سنتی به تعاملات دنیای فناوری نوین هستند. یافتههای این پژوهش برلزوم اصلاح ساختار ارتباطی در سمنها، افزایش دانش جامعنگر به کارکردهای رسانههای اجتماعی، شناخت و تفکیک ویژگیهای گروههای مختلف ذینفع و شبکهسازی آنها در جهت اهداف سازمانهای مردم نهاد تأکید دارد. این پژوهش یافته است که با توجه به تفاوتهای زیرساختی اعم از فنآوری، محدودیتهای جغرافیایی، تفاوتهای دانشی و آمادگیهای فرهنگی و فردی یک استراتژی ارتباطی عمومی قابل تعمیم وجود نداشته و بکارگیری استراتژی ارتباطی اقتضایی و تعاملی هدفمند با ذی نفعان توصیه میشود.